
این سریال درباره یک دانشمند می باشد کسی که خانواده خود را در یک تصادف مرموز از دست داده و اکنون تلاش می کند تا با تکنولوژی جدید راهی برای دستیابی به آگاهی و خاطرات در مغز بقیه پیدا کند تا از این طریق پی ببرد چه اتفاقی برای خانواده اش افتاده است…
این سریال درباره یک دانشمند می باشد کسی که خانواده خود را در یک تصادف مرموز از دست داده و اکنون تلاش می کند تا با تکنولوژی جدید راهی برای دستیابی به آگاهی و خاطرات در مغز بقیه پیدا کند تا از این طریق پی ببرد چه اتفاقی برای خانواده اش افتاده است…
سریال بانشی داستان لوکاس هود، یک دزد حرفه ای رو روایت میکنه که موفق میشه خودش رو بجای کلانتر جدید اما به قتل رسیده ی شهر بانشی در ایالت پنسیلوانیا جا بزنه و هویتش رو مخفی نگه داره. اون تغییراتی در قانون ایجاد میکنه که بتونه همچنان به کارهای خلافش ادامه بده. اما اگر هویت اصلی لوکاس هود فاش بشه چه اتفاقی میفته؟ یا اگر کارهایی که قبلا کرده، اینبار در بانشی گریبانگیرش بشه...
سریال دکتر هاوس داستان در مورد یک پزشک مشهور است که چیزی از روابط اجتماعی نمی داند. او مریض ها را به خاطر پیشرفت دانش پزشکی (خودش) درمان میکند و اصلا به خوب شدن مریض اهمیت نمیدهد.از روش های درمان عجیب اصلا ابایی ندارد روش هایی که شاید باعث مردن مریض شود. البته جدا از این مسایل او از هوش بالایی برخوردار است و یک نکته دیگر هم اینکه او کلا یه نمای متفاوت با بقیه ی دکتر ها دارد او در انتخاب همکاراش هم سلیقه عجیبی دارد یکی را به خاطر زیباییش و یکی دیگه را به خاطر سوئ پیشینه اش استخدام کرده و ….
مجموعه داستان های Kim Possible از روی سری کمیک هایی با همین نام ساخته شده و جزء برترین آثار والت دیزنی می باشد، داستان این انیمیشن در رابطه با یک دختر نوجوان غیر معمولی به نام Kim Possible و دوستش Ron Stoppable و یک موش خرما هست، که دائما در تلاش برای نجات دنیا از دست تبهکاران بزرگ هستند که نقشه ی نابودی جهان را دارند...
سریال
هاشم که یک اگزوزساز بود کار و بارش در شهرستان برای گذران زندگی چندان مناسب نبود. دخترش که در تهران دانشجو بود برایش کار پیدا کرد. بنابراین آنها خانوادگی به تهران مهاجرت می کنند. در آنجا نیز کاری برای او جور شده بود مناسب نبود و هاشم به گرفتاریهای زیادی دچار شده بود. داستانهای فرعی دیگری مثل علاقه مش قربون و شازده (صاحبخانه تهران) به مادر هاشم، همچنین علاقه منصور به دختر هاشم و … در نیز این سریال را جذاب تر کرد …
اجرای سلطانی ساده اندیش و خوشگذران است که کابوس عجیبی میبیند و خوابگزار اعظم آن را تیرهای بلایی تعبیر می کند که در تاریخ معینی از ماه بر سرش فرود خواهند آمد. سلطان از این موضوع وحشت کرده و در بستر بیماری میافتد. وزیر اعظم، سلطان بانو و خوابگزار اعظم راهحل این مشکل را جایگزین کردن شخص دیگری به جای سلطان میدانند تا خطر بگذرد. پس همای سعادت را رها میسازند و پرنده بر شانهٔ شبان سادهدلی فرود میآید که شباهت غیرقابل تصوری به سلطان دارد. شبان را به قصر آورده و ردای سلطانی بر او میپوشانند و سلطان را نیز در جامهٔ شبانی به ده او میفرستند. تلخک و دوست کاتبش که متوجهٔ تغییر رفتار سلطان شدهاند به جستجوی حقیقت میپردازند و تلخک جانش را در این راه از دست میدهد. کاتب که به ماهیت اصلی سلطان جدید پی برده است او را از اصل ماجرا باخبر میسازد و با هم نقشهای برای از بین بردن درباریان و رهایی زندانیان طرح میکنند که در ادامه داستان …
"داستان زنی معتاد به آمفتامین به نام نورا (با بازی گلشیفته فراهانی) که زندگی چندان خوبی ندارد. او از همسرش طلاق گرفته و برای امرار معاش مجبور به کار کردن در شرکت حمل و نقل است. او تلاش میکند تا حضانت دخترش را بدست آورد."
زمانی که یعقوب علیهالسلام، مردمان بنیاسرائیل را به معبود یگانه عالم فرا خوانده و از پرستش خدایان سرد و سنگی انذار میدهد؛ خداوند کریم، پیامبر بعدی را در نسل او قرار داده و یوسف علیهالسلام را به وی عطا میکند که در حسن و جمال، بینظیر است. یوسف علیهالسلام در کودکی رویای عجیبی میبیند؛ رویایی که در آن خورشید و ماه و 11 ستاره برای او به سجده میافتند. یعقوب علیهالسلام که این رویای عظیم را میشنود؛ به او توصیه میکند تا آن را از برادران خود پنهان کند. پس از چندی، برادران یوسف که به علاقه پدرشان نسبت به یوسف رشک میورزیدند، او را به صحرا برده و به چاه بدخواهی میافکنند؛ اما خداوند که اراده فرموده تا به واسطه یوسف علیهالسلام، مردم را به راه نجات و هدایت دعوت نماید؛ او را از پستی چاه رهانیده و بلندی مقام و مرتبت عطا مینماید.
این مجموعه بر اساس داستان اصحاب کهف ساخته شده است. یاران غار شماری خداپرست بودند که اندکی پس از میلاد مسیح و پیش از گسترش مسیحیت در زمان فرمانروایی یکی از پادشاهان روم باستان با نام دقیانوس در سرزمین فیلادلفیا زندگی میکردند و همگی جز یکی از آنان که چوپان بود از بلندپایگان (اشراف) و درباریان بودند و ایمان خود را پنهان نگاه میداشتند. دسیوس امپراطور روم آنها را فراخواند و از آئینشان پرسید که پاسخ دادند ما مسیحی هستیم. دسیوس آنها را به زندان انداخت و یک شب زمان داد تا در باور خویش بازنگری کنند و از مسیحیت دست بکشند. شب فرا رسید و یاران غار از زندان گریختند و…
سریال خانه به دوش روایتگر زندگی سخت ماشاالله است که مشکلات مالی فراوان دارد. باجناق او به نام اصلان مرد کلاهبردار و ثروتمندی است که با ماشاالله دشمن بوده و قصد آسیب او را دارد. لذا توطئه ای ایجاد کرده و به طور مخفیانه (بدون اینکه خودش را وارد ماجرا کند) او را فریب داده و با همکاری فرد کلاهبردار دیگری به نام بیات از او بیست میلیون (که ماشالله با قرض و هزار بدبختی جور کرده بود) می گیرند تا او را به مالزی ببرند که کسب و کار خوبی داشته باشد …
داستان دربارهٔ پسری 18 ساله به نام کانکی است که با دختری به نام ریزه که هر دو همسن هستند و در خواندن کتاب با یکدیگر تفاهم دارند، در کافهای که معمولاً به آنجا میرود آشنا میشود. کانکی غافل از اینکه ریزه یک غول (موجودات مرموزی شبیه به انسان که در پی شکار و خوردن گوشت انسانها هستند) است مورد حمله او قرار میگیرد، اما در پی ناباوری کانکی جان سالم بدر میبرد و به شدت مجروح میشود. پس از انتقال کانکی به بیمارستان، از آن غول بر روی او پیوند اعضا انجام میگیرد. پس از به هوش آمدن، کانکی در مییابد که خود او نیز تبدیل به یک نیمهانسان/نیمهغول شده و در دنیایی که دیگر انسانها در بالاترین زنجیره غذایی قرار ندارند گرفتار میشود. در واقع تنها ماده غذایی که غولها میتوانند از آن تغذیه کنند گوشت انسان است و خوراک انسانها برای آنها به شدت زننده و غیرقابل تحمل است. غولها در صورت مصرف غذای انسان در شرایط اضطراری بیمار میشوند. تنها ماده خوراکی مشترک بین غولها و انسانها قهوه است. در ادامه کانکی به استخدام در کافی شاپ مذکور با نام آنتیک در میآید، و تلاش میکند جایی در میان دنیای غولها پیدا کرده و بتواند صلحی میان غولها و انسانها و درک متقابلی پدید آورد. اما در میان راه فشارها، شکستها و شکنجهها او را به اهدافی دیگر میکشاند.
عنوان فیلم یا سریال مورد نظر خود را
جستجو کنید و یا از طریق فیلترهای موجود،
فیلم و سریال مورد علاقه خود را پیدا کنید.